حکمت نامه ۱۹ – رنج از کجا؟
آرزوها دو دستهاند: ۱) آرزوهایی که با مرگ به پایان میرسند مانند آرزوهای مربوط به آسایش تن و ۲) آرزوهایی که با مرگ به پایان نمیرسند مثل آرزوهای مربوط به آرامش روح، همچون با تقوا، با معرفت و نیکوکار «بودن».
آرزوها دو دستهاند: ۱) آرزوهایی که با مرگ به پایان میرسند مانند آرزوهای مربوط به آسایش تن و ۲) آرزوهایی که با مرگ به پایان نمیرسند مثل آرزوهای مربوط به آرامش روح، همچون با تقوا، با معرفت و نیکوکار «بودن».
مردم معمولاً در عمل این قاعده را در عالم خارج از وجود خود میپذیرند و به آن باور دارند ولی دوست ندارند بپذیرند که در زندگی شخصی و اجتماعیشان، سیر عالَم مطابق میل آنها حرکت نکند.
قضاوت یا صحیح و منطقی است یا غلط و غیرمنطقی. اینکه افراد چرا مثل ما فکر نمیکنند یا عملی را انجام نمیدهند، مستحق سرزنش، طرد، ضرب و شتم، شکنجه یا قتل هستند قضاوتی غیرمنطقی است چون حقیقت انحصاری هیچ شخص یا گروهی نیست.
هنگامی که ما، به افراد با استعداد و با معلوماتِ اطراف خود به دلیل بهانههای واهی و اختلاف نظر جزئی، رقابت و یا سهلانگاری اهمیتی نمیدهیم، بیگانگان آنان را میپذیرند.
وظیفه اخلاقی انسان نسبت به هر آنچه که به او رایگان بخشیده شده است، «شکر» است و نسبت به هر آنچه که به او رایگان بخشیده نشده است، «صبر» است.
ناتوانترین و عاجزترين مردم، کسی است که از به دست آوردن دوست، عاجز بماند و بیچارهتر از او کسی است که به آسانی دوستان خود را از دست بدهد.
پیامبر پس از فتح شهر مکه گذشت را، شکرانه پیروزی این فتح بزرگ میدانست چون به نظر او انتقام، سرکوب، کشتار و هر نوع خشونت غیرضروری، شکر قدرت نبود.
ما پیروان امیرالمومنین معمولاً به گونهای زندگی میکنیم که اگر مُردیم بسیاری از مرگ ما شاد میشوند چون از شرّ ما راحت میشوند و اگر زنده باشیم از ما دوری میکنند تا از شّر ما راحت باشند.
قرآن از مردم میخواهد که نسبت به دین و شخصیتهای دینی خود غلو نکنند. در روایات ائمه نیز شیعیان از نسبت دادن چیزی به ائمه که خود آنها به خود نسبت ندادهاند منع شدهاند.
از این انسان به شگفت آیید، با قطعهای «پی» ميبيند، با «گوشتی» سخن ميگويد، با «استخوانی» ميشنود و از «شکافی» نفس ميکِشد.