حکمتنامه ۱۴ – سرمایههای انسانی خود را پاس داریم
«مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَد».
کسی که نزديکانش او را رها کنند، غریبهها او را میپذیرند.
مهاجرتِ سرمایههایِ انسانیِ متخصص و نخبگان علمی، توانمندان اقتصادی، سیاسی و ورزشی کشور یکی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی کشور ماست که در سالهای اخیر، مطابق آمار گاه مقام اول و گاه مقام دوم جهانی را داشتهاند. وجود سرمايههای انساني عامل موثري در رشد و توسعه همه جانبه کشور و فقدان آنها، به دلیل پذیرش بیگانگان، خسارتی عظیم و جبرانناپذیر برای کشور است. بررسی دلایل پدیده مهاجرت و رها سازی آنان توسط دولت خود و نزدیکانش از بازار کار و جذب آنان توسط کشورهای توسعهیافته، موضوع قابل بررسی است ولی نفس این فرایند یعنی دفع سرمایههای انسانی از کشور با اندیشه دینی، که ما مدعی آن هستیم، سازگار نیست.
نمونه روشن کسی که نزديکانش او را رها کردند ولی غریبهها او را پذیرفتند پیامبر اسلام بود. با وجودی که این کلام امیرالمومنین جنبه خبری دارد و در آن ارزش داوری ظاهر نیست ولی میتوان ناپسندی این موضوع را از فحوای کلام ایشان فهمید. با این وجود، قرآن کریم این کار را با تعبیر «أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ»، به شدت تقبیح کرده و آن را جرمی سنگین قلمداد میکند. نزدیکان پیامبر و مسلمانان، مهاجران را از مکه اخراج نکردند ولی چنان عرصه را بر آنان تنگ کردند و آنان را هر روز به شکلی آزردند و آزادیهای آنان را محدود کردند که آنان مجبور به مهاجرت شدند.
این موضوع در مورد اجتماعات خرد نیز صادق است. نخبگان، تحصیل کردگان و جوانانی که نزدیکان و اطرافیانشان به آنان توجه نکرده و یا به آنان اهمیت نمیدهند و ارزشی برای آنان قائل نیستند، دیگرانی هستند که آنان را بپذیرند و جذب و استقبال کنند. هنگامی که ما، به افراد با استعداد و با معلوماتِ اطراف خود به دلیل بهانههای واهی و اختلاف نظر جزئی، رقابت و یا سهلانگاری اهمیتی نمیدهیم، بیگانگان آنان را میپذیرند. در این صورت ما از برکت وجود آنان محروم خواهیم شد و بسته به ماهیت بیگانگان و استقلال فکر و عمل جذب شوندگان، حال و بال آنان نیز متفاوت خواهد بود. بنابراین ما نباید سرمایههای انسانی از دست رفته را ملامت کنیم بلکه باید پیش از آن و بیش از آنان، خود را ملامت کنیم.
/انتهای متن