برچسب: نهج البلاغه

حکمت‌نامه ۲۹ – ریه‌های لذت، پر اکسیژن مرگ است!

انسان پس از مرگ ناگهانی، از خود بیرون نمی‌آید و خارج از ذات و وجود اختیاری خود چیز دیگری نیست. چون موانع مادی‌تر او برداشته شده است قاعدتاً هوشیارتر است و به ابعاد وجودی خود آگاه‌تر است، گویی از خواب عمیقی بیدار شده است.

حکمت‌نامه ۲۸ – آتش زهد ریا، خرمن دین خواهد سوخت

زاهد‌ترین افراد کسانی هستند که خدمت آنان در عرصه سیاست از به نمایش گذاشتن دین و مذهب خالی است و در عمل رقابت، حسادت و حرص کمتری برای رسیدن به قدرت و مراکز قدرت سیاسی از خود نشان می‌دهند.

حکمت‌نامه ۲۷ – با بیماری خود چه کنیم؟

چنین روایاتی نباید دستاویز کسانی باشد که مثلا در مورد مراجعه به پزشک، تعلّل کنند و نسبت به استفاده از دارو، واکسن و حتی جراحی و غیره علی رغم تجویز متخصص واکنش منفی نشان دهند و مسئول هلاکت خود یا دیگران شوند.

حکمت‌نامه ۲۶ – تبلی السرائر

بسیارند کسانی که دوست ندارند درونشان برملا شود و با سکوت باورها، احساسات و عواطف و خواسته‌ها و امیالشان را می‌پوشانند و سعی دارند تا از تسلط دیگران بر درونشان جلوگیری کنند.

حکمت‌نامه ۲۵ – داشته‌ها و قانون غیبی

اگر در مسیر زندگی خود، از قدرت، ثروت، شهرت و نفوذ اجتماعی خود علیه، مصالح خویش و دیگران استفاده کردی و مدام بر قدرت، ثروت، شهرت و نفوذ اجتماعی تو افزوده شد بدان که این اتفاق هشداری است که باید از آن ترسید.

حکمت‌نامه ۲۴ – ترمیم و ارتقاء ایمان با خدمت به بشریت

مولا علی در این کلام یکی از این راه‌های ترمیم ایمان مخدوش شده را، خدمت به بشریت از طریق فریادرسی انسان‌های تحت ستم و رهانیدن رنج‌دیده‌ها و گرفتاران، از رنج و گرفتاری می‌دانند.

حکمت‌نامه ۲۳ – دیانت به عمل است

هویت انسان، مستقل از اهداف نظام سنتی و مدرن است و به هیچ وجه به آنها وابستگی ندارد. انسانیت انسان وابسته به عمل انسان است چنانکه دیانت واقعی انسان هم وابسته به هویت و انسانیت اوست.

حکمت نامه ۲۲ – علی هم که باشی نباید خود را بر مردم تحمیل کنی

با وجودی که مردم موظف هستند شایسته‌ترین‌ها را برای حاکمیت سیاسی خویش انتخاب کنند که اگر فرد شایسته‌ای را انتخاب کنند افقی روشن و اگر فرد ناشایستی را انتخاب کنند افقی تیره و تاریک در پیش رو خواهند داشت.

حکمت نامه ۲۱ – آن روی سکه ترس و حیا

باید قدر لحظه لحظه زندگی را دانست، مدیریت آن را خود به دست گرفت و از فرصت‌های نيک زندگی به خوبی استفاده کرد و از ورود به میدان عمل نهراسید و نگذاشت که ترس باعث نا‌امیدی و حیا مانع استفاده از موقعیت‌ها و محرومیت از تعالی ما شود.