حکمت نامه ۲۰ – پاسداشت از سرمایههای انسانی
انصاف و عدالت حکم میکند بزرگان را حرمت نهیم و از لغزشهای کوچک آنان عبرت گیریم و در برابر کارهای بزرگشان، از آنان درگذریم و با پاسداشت از سرمایههای انسانی، پاسدار انسانیت باشیم.
انصاف و عدالت حکم میکند بزرگان را حرمت نهیم و از لغزشهای کوچک آنان عبرت گیریم و در برابر کارهای بزرگشان، از آنان درگذریم و با پاسداشت از سرمایههای انسانی، پاسدار انسانیت باشیم.
آرزوها دو دستهاند: ۱) آرزوهایی که با مرگ به پایان میرسند مانند آرزوهای مربوط به آسایش تن و ۲) آرزوهایی که با مرگ به پایان نمیرسند مثل آرزوهای مربوط به آرامش روح، همچون با تقوا، با معرفت و نیکوکار «بودن».
کسی که در تفسیر، تحلیل و قضاوت در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مربوط به مخالف خود، تنها بخشی را میبیند و اطلاعات ناقص بیان میکند که در نظر شنونده حق به جانب شمرده شود و علیه مخالف تمام شود و به جنبههای مثبت موضوع توجه ندهد و یادآور آن نشود، نامی جز فریبکار ندارد.
فقیه نواندیش، بین عبادات و عرفیات تفاوت قائل است. او در عرفیات، بر قول، فعل و تقریر معصوم جمود به خرج نمیدهد و مصالح و مفاسد غیبی و رمزیِ غیر قابل درکی برای آن قائل نیست.
مردم معمولاً در عمل این قاعده را در عالم خارج از وجود خود میپذیرند و به آن باور دارند ولی دوست ندارند بپذیرند که در زندگی شخصی و اجتماعیشان، سیر عالَم مطابق میل آنها حرکت نکند.
قضاوت یا صحیح و منطقی است یا غلط و غیرمنطقی. اینکه افراد چرا مثل ما فکر نمیکنند یا عملی را انجام نمیدهند، مستحق سرزنش، طرد، ضرب و شتم، شکنجه یا قتل هستند قضاوتی غیرمنطقی است چون حقیقت انحصاری هیچ شخص یا گروهی نیست.
هنگامی که ما، به افراد با استعداد و با معلوماتِ اطراف خود به دلیل بهانههای واهی و اختلاف نظر جزئی، رقابت و یا سهلانگاری اهمیتی نمیدهیم، بیگانگان آنان را میپذیرند.
وظیفه اخلاقی انسان نسبت به هر آنچه که به او رایگان بخشیده شده است، «شکر» است و نسبت به هر آنچه که به او رایگان بخشیده نشده است، «صبر» است.
ناتوانترین و عاجزترين مردم، کسی است که از به دست آوردن دوست، عاجز بماند و بیچارهتر از او کسی است که به آسانی دوستان خود را از دست بدهد.
پیامبر پس از فتح شهر مکه گذشت را، شکرانه پیروزی این فتح بزرگ میدانست چون به نظر او انتقام، سرکوب، کشتار و هر نوع خشونت غیرضروری، شکر قدرت نبود.