در کربلا چه گذشت؟ – بخش چهارم
بهراستي كه من اصحابي باوفاتر و بهتر از اصحاب خود و خويشاني نيكوكارتر و مهربانتر از خويشان خود نميشناسم. من ديگر گمان ياري از اين مردم ندارم. به همه اجازة رفتن ميدهم و شما را آزاد ميگذارم. همگي بدون منع و ناراحتي از اين تاريكي شب استفاده كنيد و راه خود را در پيش گيريد.