حکمت‌نامه ۷ – دو پرده از غیب جهان

«الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آَجِلِهِمْ».

صدقه و کمک به نيازمندان، داروی مؤثری است. اعمالی که  انسان‌ها در اين دنيا انجام می‌دهند، همان چیزی است که در آخرت در پی آن هستند.

قسمت آخر نامه مولا به مالک اشتر، که سید رضی در این بخش حکمت‌های نهج البلاغه آورده است حاوی افشای دو راز از غیب جهان است، که ادیان مطرح ساخته‌اند: اول نقش غیبی صدقه در زندگی مادی انسان و دوم وحدت شخصیت انسان، در زندگی مشهود و نامشهود.

۱- نقش غیبی صدقه

صدقه، مالی است که انسان به رایگان و بدون چشمداشت و منّت به نیازمندان عطا  کرده یا در رفع مشکلات مردم هزینه می‌کند: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ الْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقَابِ وَ الْغَارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ (توبه،۶۰) همانگونه که در آخر آیه آمده است، برخی از صدقات همچون زکات وجوبی در ردیف نماز دارند و شرط دیانت است. البته برخی جنبه اخلاقی و داوطلبانه دارند و مخصوص فرزانگان است.

صدقه آثار غیبی مادی و معنوی بسیاری دارد که با قوانین علّی و معلولی و علمی بشر هماهنگ نیست. قرآن مدعی است که صدقه به دست خدا می‌رسد: يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ (توبه، ۱۰۴) و خدا به واسطه صدقه بر مال فرد می‌افزاید و به آن برکت می‌دهد: يُرْبِي الصَّدَقَاتِ (بقره،۲۷۶) صدقه، نمادی از پاکی انسان از شرک و پاکیزگی جسم و روان و روح است: «صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا» (توبه،۱۰۳) صدقه علاوه بر خیرات ذکر شده، نقش گناه بخشی هم دارد: إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوهَا و َتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ. (بقره،۲۷۱)

پرده اولی که امیرالمومنین، از غیب جهان در این حکمت افشا می‌کند این است که صدقه دارویی مؤثر برای درمان بیماری‌ها است. این آموزه پیامبر است که ائمه هم آن را بازگو کرده و از مردم خواسته‌اند که در کنار دارو بر روی صدقه نیز حساب باز کنند و علاوه بر افزایش رزق، بیماران خود را نیز با صدقه درمان کنند: «اِسْتَنْزِلُوا اَلرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ … دَاوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ» (الکافي، ج۴، ص۳) اگر چه مشخص نکرده‌اند که این موضوع تا چه حد مؤثر است و چگونگی و حد و حدود آن چیست؟

۲- وحدت شخصیت انسان

در این حکمت آمده است، اعمالی که  انسان‌ها در اين دنيا انجام می‌دهند، همان چیزی است که در آخرت انجام می‌دهند. به قول اهل معقول، نفس انسان حقیقت واحدی است، «النفس فی وحتها کل القوا» کل وجود او خود اوست. کل بدن او همانقدر اوست که جزء بدن او. کل بدن او همانقدر اوست که روح و روان او. همان که در شکم مادر است، در این دنیاست: گاه کودک، گاه نوجوان، گاه جوان، گاه میانسال و گاه پیر است. همان که در بیداری است در خواب است. همان که در این دنیا بود به دنیای دیگر هم هم‌اوست. با همان باور، احساس، خواسته‌ و رفتار. همه خوب و بد خود را آنجا در وجود خود حس می‌کند: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً» (آل‌عمران،۳۰) و در سرای دیگر نیز طالب همان چیزی است که در این سرای در پی آن بوده است. اگر اینجا دربند نیازهای اولیه و تفریح است آنجا هم چنین است، اگر اینجا در پی کمالات انسانی است آنجا هم ماهیت عوض نمی‌کند و در پی کمالات انسانی است.

/انتهای متن

محمد نصر اصفهانی

نويسنده اين مباحث، از دانش آموختگان حوزه و دانشگاه بوده و در حوزه قرآن، نهج البلاغه، كلام جديد، اخلاق، تاريخ اسلام و سياست آثاري دارند.

مطالب مرتبط