عشق زنده
«عشق زنده» بر خلاف «عشق رنگی» خودخواهانه و گیرنده نیست، دیگرخواه و دهنده است. این نوع از عشق از تنوع و مراتب متعددی برخوردار است.
«عشق زنده» بر خلاف «عشق رنگی» خودخواهانه و گیرنده نیست، دیگرخواه و دهنده است. این نوع از عشق از تنوع و مراتب متعددی برخوردار است.
مولوی، عشق به غیر خود را در دو سطح مطرح میکند: یک سطح آن رنگی و مرده و سطح دیگر آن بیرنگ و زنده است.
عشق اول و دوم به نظر مولوی «عشق رنگی» و «عشق مرده» است ولی عشق سوم، «عشق زنده، جاویدان و تعالیبخش» است چون رنگ از عالم ماده، فانی و متغیّر است و با فنای خود آدمی را نیز به فنا میکشاند.
به نظر مولانا، قصهای که برون رفتن از آن برای ما ممکن نیست، داستان معیت با حق است.
مولوی به حقیقت نیستی رسیده است که در ابتدای مثنوی، به جای شروع کتاب با بسم الله از خود شروع کرده است و خود را به نی تو خالی تشبیه نموده که جز بسمِ الله از آن خارج نمیشود.
به تعبیر مولانا، برخی قبل از تناول، بوی امر مسموم و پدیده مهلک جسم و روح را حس میکنند ولی برخی آن امر حرام و مهلک را، نمیبینند و چون باطن مسموم آن را احساس نمیکنند آن را با لذت هم میخورند.