چشم آخِربین، تواند دید راست

قرآن کریم می‌فرماید روزه بر شما واجب شد تا شاید باتقوا شوید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره،۱۸۳)، پرسش این است که اولاً تقوا چیست؟ ثانیاً چه فایده‌ای دارد؟

پاسخ قرآن به پرسش اول این است که تقوا سبک خاصی از زندگی است که در آن فرد هر چه می‌کند، یا هوای خدا را دارد یا هوای آخرت. اما پاسخ پرسش دوم این است که تقوا، علاوه بر فواید اخروی، آثار بسیار دنیوی دارد، که به خودی خود هدف نیست. یکی از آثار تقوا، روشن‌بینی است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا» (انفال، ۲۹)

به نظر مولانا بینش آدمی می‌تواند راست یا گژ باشد. آدمی می‌تواند سریع یا کند به حقیقت، فرقان، راست‌بینی یا روشن‌بینی برسد. به نظر او، علت راست‌بینی را نمی‌توان با مشاهده و آزمایش تشخیص داد چون عاملی باطنی و درونی است. عاملی است که رفتار آدمی را مدیریت می‌کند. اراده معطوف به عاقبت یا آجل، راست‌بینی و اراده معطوف به لحظه یا عاجل، گژبینی را در پی دارد.
تلخ و شیرین، زین نظر ناید پدید
از دریچه عاقبت، دانند دید
چشم آخِربین، تواند دید راست
چشم آخُربین، غرورست و خطاست

میزان روشن‌بینی و فرقان و سرعت تشخیص راستی از کژی با شاخص تقوا سنجیدنی است. به تعبیر مولانا، برخی قبل از تناول، بوی امر مسموم و پدیده مهلک جسم و روح را حس می‌کنند ولی برخی آن امر حرام و مهلک را، نمی‌بینند و چون باطن مسموم آن را احساس نمی‌کنند آن را با لذت هم می‌خورند. شاید مولوی از این داستان که در تاریخ نقل است، الهام گرفته باشد که زینب دخترِ یهودیِ اهلِ خیبر، برای امتحان پیامبری رسول خدا، گوشتی مسموم را هدیه آورد، رسول خدا آن را نزدیک دهان برد ولی متوجه شد و آن را نخورد، لذا می‌سراید:
ای بسا شیرین که چون شکر بود
لیک زهر اندر شکر مضمر بود
آنک زیرکتر، ببو بشناسدش
و آن دگر، چون بر لب و دندان زدش
پس لبش ردش کند پیش از گلو
گرچه نعره می‌زند شیطان: کُلوا(بخور)
و آن دگر را، در گلو پیدا کند
و آن دگر را، در بدن رسوا کند
وان دگر را در حَدَث سوزش دهد
ذوق آن، زخم جگردوزش دهد
وان دگر را بعد ایام و شهور
وان دگر را بعد مرگ از قعر گور
ور دهندش مهلت اندر قعر گور
لابد آن پیدا شود یوم النشور

به دنبال بیان این نکته، مولوی به استشهاد این آیه از نشانه‌شناسان یاد فرموده است: «إنَّ فِي ذلِكَ لاَياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ» (حِجر، ۷۵) و با توجه به این حدیث رسول خدا که فرموده باشد: از مومنان پروا داشته باشید که با نور خدا می‌بینند: اتَّقُوا فِراسَةَ المؤمنِ؛ فإنّهُ يَنظُرُ بنورِ اللّه ِ عَزَّوجلَّ (كنز العمّال، ۳۰۷۳۰) طالب چنین روشن‌بینی شده و دست به دعا بر‌می‌دارد که:
یا رب این تمییز ده ما را بخواست
تا شناسیم، آن نشان کژ ز راست
حس را تمییز دانی چون شود؟
آنک حس، ینظر بنور الله بود
نبود آنک نور حقش شد امام
مر اثر را یا سببها را غلام

از نظر مولانا آنچه بر دیگران غیب است، برای مومن با تقوا آشکار است، آنکه به غیب و نور خدا دسترسی ندارد و با آتش خدا همدم است و غافل از نیکی‌‌هاست باید آرام آرام آب بر آتش زند تا آتش جهنمی که برای خود ساخته است خاموش و مبدل به نورانیت شود:
مؤمن ار ینظر بنور الله نبود
غیب، مؤمن را برهنه چون نمود؟
چون که تو ینظر بنار الله بُدی
در بدی از نیک‌وی غافل شدی
اندک اندک، آب بر آتش بزن
تا شود نار تو نور، ای بوالحزن

گرچه نعره می‌زند شیطان: کُلوا(بخور) ولی روزه حقیقی ماه مبارک رمضان، تمرین سالانه‌ای است که می‌توان آبی بر آتش جهنم بدی‌های وجود ما باشد و این آتش را اندک اندک، مبدّل به نورانیت کند: لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

✍️ محمد نصر اصفهانی

محمد نصر اصفهانی

نويسنده اين مباحث، از دانش آموختگان حوزه و دانشگاه بوده و در حوزه قرآن، نهج البلاغه، كلام جديد، اخلاق، تاريخ اسلام و سياست آثاري دارند.

مطالب مرتبط