شرح نامه ۱۲

این سفارش نامه‌ای است که امیر المومنین علیه السّلام به معقل بن قیس ریاحی كرد زماني‌که وى را با لشكرى سه هزار نفرى مقدّمه لشکر خود کرده بوده، و به سوى شام فرستاده بود:

اِتَّقِ اَللَّهَ اَلَّذِی لاَ بُدَّ لَکَ مِنْ لِقَائِهِ وَ لاَ مُنْتَهَى لَکَ دُونَهُ وَ لاَ تُقَاتِلَنَّ إِلاَّ مَنْ قَاتَلَکَ وَ سِرِ اَلْبَرْدَیْنِ وَ غَوِّرْ بِالنَّاسِ وَ رَفِّهْ فِی اَلسَّیْرِ وَ لاَ تَسِرْ أَوَّلَ اَللَّیْلِ فَإِنَّ اَللَّهَ جَعَلَهُ سَکَناً وَ قَدَّرَهُ مُقَاماً لاَ ظَعْناً فَأَرِحْ فِیهِ بَدَنَکَ وَ رَوِّحْ ظَهْرَکَ فَإِذَا وَقَفْتَ حِینَ یَنْبَطِحُ اَلسَّحَرُ أَوْ حِینَ یَنْفَجِرُ اَلْفَجْرُ فَسِرْ عَلَى بَرَکَةِ اَللَّهِ فَإِذَا لَقِیتَ اَلْعَدُوَّ فَقِفْ مِنْ أَصْحَابِکَ وَسَطاً وَ لاَ تَدْنُ مِنَ اَلْقَوْمِ دُنُوَّ مَنْ یُرِیدُ أَنْ یُنْشِبَ اَلْحَرْبَ وَ لاَ تَبَاعَدْ عَنْهُمْ تَبَاعُدَ مَنْ یَهَابُ اَلْبَأْسَ حَتَّى یَأْتِیَکَ أَمْرِی وَ لاَ یَحْمِلَنَّکُمُ شَنَآنُهُمْ عَلَى قِتَالِهِمْ قَبْلَ دُعَائِهِمْ وَ اَلْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ

بترس از خدائى که ناچار بازگشت بدو است، و سرأنجامت تنها او است، جنگ مکن مگر با کسى که با تو سر جنگ دارد، و در دو طرف روز راه رو، و در نیم روز لشگر را فرود آر تا بیاسایند، و سبک و آسان راه رو. و در أول شب سیر مکن که خدا آنرا براى آرمیدن قرار داده و براى اقامت تقدیر فرموده نه کوچ کردن، پس در آن تنت و ستورانت را آسایش ده تا زمانی که به پهن شدن آثار سحر، و پیدایش سپیده صبح آگاه شدى، با درخواست برکت از خدا سیر کن. چون دشمن را دیدى در میان لشگر قرار گیر، و بدشمن چندان نزدیک مشو چون نزدیک شدن کسى که آهنگ در گرفتن آتش جنگ دارد، و چندان از آنان دور مشو چون دور شدن کسى که از جنگ هراس دارد، تا فرمان من در رسد. مبادا که دشمنى آنان، شما را پیش از آنکه با آنان اتمام حجت کنید، و ایشان را براه حق بخوانید، و عذر خود را بدیشان تمام گردانید بجنگ وا دارد.

زمینه شناسی نامه ۱۲

در گذشته برای جنگ معمولاً گروهی به عنوان پیشگام با نام «مقدمة الجیش» به سوی دشمن فرستاده می‌شند تا هم شرائط جنگی دشمن و هم شرایط طبیعی و منطقه‌ای جنگ را ارزیابی کنند و هم مقدمات نبرد احتمالی را فراهم سازند. در زمانی که امیر المومنین (ع) تصمیم به جنگ با معاویه گرفت، معقل بن قیس ریاحی را که از فرماندهان نظامی حضرت محسوب می‌شد، از مداین با سه هزار مرد جنگی به سوی معاویه گسیل داشت و به او فرمود: از طریق منطقه موصل بروند تا حضرت ان‌ها را در منطقه رقّه ملاقات کند. امام او را به تقوا و رعایت اصول لازم جنگی که در متن این سخن که تحت عنوان نامه در نهج البلاغه آمده است سفارش فرمودند:

اِتَّقِ اَللَّهَ اَلَّذِی لاَ بُدَّ لَکَ مِنْ لِقَائِهِ وَ لاَ مُنْتَهَى لَکَ دُونَهُ، از خدائى که خواه ناخواه بازگشت تو به سوی اوست بترس، آنکه سرأنجامت تنها او است.

انسان عاقل و عاقبت اندیش از کسی پروا می‌کند که زمانی که همه از او جدا می‌شوند تنها اوست که با او می‌ماند و تنها اوست که می‌تواند به داد وی برسد و اوست که از وی حساب خواهد کشید چرا که آن اشخاص و چیزهایی که می‌آیند و می‌روند شایسته پروا داشتن نیستند.

وَ لاَ تُقَاتِلَنَّ إِلاَّ مَنْ قَاتَلَکَ، جنگ مکن مگر با کسى که با تو سر جنگ دارد.

تن‌ها کسی بایسته است که با او جنگ شود که متجاوز و شروع کننده جنگ باشد. جنگ ابتدایی با هیچ جمعی جایز نیست حتی کفار و مشرکین چه رسد به مسلمانان. چنانچه قرآن کریم می‌فرماید تنها با کسانی بجنگید که با شما می‌جنگند و مبادا شروع کننده جنگ باشید و تجاوزکار که خدا تجاوزگران را دوست نمی‌دارد: قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ. سوره بقره، آیه ۱۹۰

 وَ سِرِ اَلْبَرْدَیْنِ، در دو طرف روز راه رو.

بردین یعنی دو زمان خنک که منظور صبح و بعد از ظهر است. صبح و عصر هوا خنک است و حرکت لشکر در آن از دشواری کمتری برخوردار است. نیروی لشکر که باید برای جنگ محفوظ بماند کمتر تحلیل می‌رود. فرمانده لشکر نباید زیردستان خود را آزار رساند بلکه موظف است تا حد امکان شرایط آسایش آنان را فراهم کند.

وَ غَوِّرْ بِالنَّاسِ در نیم روز، لشگر را فرود آر تا بیاسایند

تغویر هنگام ظهر و زمان قیلوله است. امام می‌فرماید در بحران گرما لشکریان را استراحت ده. این موضوع را امام متناسب با شرایط جغرافیایی منطقه عراق فرموده‌اند. طبیعی است در مناطق سردسیر زمان فعالیت متفاوت خواهد بود.

وَ رَفِّهْ فِی اَلسَّیْرِ، وَ لاَ تَسِرْ أَوَّلَ اَللَّیْلِ فَإِنَّ اَللَّهَ جَعَلَهُ سَکَناً، سبک و آسان راه رو و در ابتدای شب سیر مکن که خدا آن‌را براى آرمیدن قرار داده است.

امام می‌فرماید بعد از استراحت ظهر هم نیرو‌ها را با سرعت راه مبر که خسته شوند یا کسانی که ضعیف‌تر هستند عقب بمانند. در ابتدای شب باید بایستید و استراحت کنید چرا که خداوند شب را مایه آرامش یا محل آرامش قرار داده است. چنانچه در قرآن کریم آمده است: اللَّهُ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ (سوره غافر، آیه ۶۱) خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید، و روز را روشنى‏بخش قرار داد خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمى‏ کنند!

وَ قَدَّرَهُ مُقَاماً لاَ ظَعْناً، فَأَرِحْ فِیهِ بَدَنَکَ وَ رَوِّحْ ظَهْرَکَ، و براى اقامت تقدیر فرموده نه کوچ کردن. پس در آن تنت و ستورانت را آسایش ده.

ظعن یعنی کوچ کردن، شب را خدا برای استراحت قرار داده است نه حرکت کردن. بنابراین از این فرصت استفاده کرده شرایط آسایش بدن خود و حیوانات همراه خود را فراهم کن تا برای نبرد آمادگی لازم را داشته باشند.

فَإِذَا وَقَفْتَ حِینَ یَنْبَطِحُ اَلسَّحَرُ أَوْ حِینَ یَنْفَجِرُ اَلْفَجْرُ فَسِرْ عَلَى بَرَکَةِ اَللَّهِ، تا زمانی که به پهن شدن آثار سحر، و پیدایش سپیده صبح آگاه شدى، با درخواست برکت از خداى سیر کن.

امام بهترین زمان حرکت بعد از استراحت را سحرگاهان می‌داند چون هم به دنبال استراحت نیرو‌ها توان حرکت پیدا کرده‌اند و هم هوا برای حرکت خنک و مناسب است. انبطاح یعنی پهن و گستردگى. حضرت می‌فرمایند همینکه آثار سحر را مشاهده کردی و زمانی که فجر طلوع کرد زمان مناسب برای حرکت و کسب برکت از خداست. نیکی سحر خیزی و شروع کار در صبح زود اختصاص به زمان جنگ ندارد.

فَإِذَا لَقِیتَ اَلْعَدُوَّ فَقِفْ مِنْ أَصْحَابِکَ وَسَطاً، چون دشمن را دیدى در میان لشگر قرار گیر.

این حرکت ادامه خواهد داشت تا زمانی که دو لشکر متخاصم یکدیگر را مشاهده کنند. اینجا امام دستور العمل مناسب را صادر می‌کند که اولاً در رویارویی با دشمن در وسط لشکریان خود بایست تا هم بر نیروهای خود اشراف داشته باشی و هم آمادگی و هیبت خود را به دشمن نشان دهی.

وَ لاَ تَدْنُ مِنَ اَلْقَوْمِ دُنُوَّ مَنْ یُرِیدُ أَنْ یُنْشِبَ اَلْحَرْبَ، بدشمن چندان نزدیک مشو چون نزدیک شدن کسى که آهنگ در گرفتن آتش جنگ دارد.

 انشبت الشیئى بالشیئى یعنی این را به آن متصل کردم. به این معنا که زیاد به دشمن در حد اتصال نزدیک نشو که نشان دهی قصد جنگ داری یا به گونه‌ای باشد که دشمن تحریک به جنگ شود یا تو را جنگ طلب احساس کند.

وَ لاَ تَبَاعَدْ عَنْهُمْ تَبَاعُدَ مَنْ یَهَابُ اَلْبَأْسَ حَتَّى یَأْتِیَکَ أَمْرِی، چندان از آنان دور مشو چون دور شدن کسى که از جنگ هراس دارد، تا فرمان من در رسد.

دور شدن زیاد از دشمن هم این ذهنیت را در دشمن ایجاد خواهد کرد که شما از دشمن می‌ترسید. اینگونه نیز خود را نشان ندهید تا فرمان من به شما برسد و راهکارهای لازم را به شما ابلاغ کنم.

وَ لاَ یَحْمِلَنَّکُمُ شَنَآنُهُمْ عَلَى قِتَالِهِمْ قَبْلَ دُعَائِهِمْ وَ اَلْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ. و مبادا که دشمنى آنان، شما را پیش از آنکه با آنان اتمام حجت کنید، و ایشان را براه حق بخوانید، و عذر خود را بدیشان تمام گردانید بجنگ وا دارد.

شنئان یعنی کینه و دشمنى. امام در اینجا از تعبیر قرآن کریم بهره برده‌اند که می‌فرماید شما برای اقامه قسط قیام کرده‌اید مبادا دشمنی با آنان شما را وادار کند که از مسیر عدالت روی برگردانید و انگیزه قیام شما انتقامجویی شخصی شود. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (سوره مائده، آيه ۸) قسط و عدالت حکم می‌کند که قبل از درگیری با دشمن ابتدا حجت و استدلال لازم را بر ناروا بودن دشمنی آنان و نادرست بودن خطا مشی آنان برایشان توضیح دهید و دلیل و توجیه جنگ با آنان را در صورت ادامه خطا مشی ستیزه جویانه آنان برای آنان را تبیین کنید. تفاوت نبرد عادلانه که برای اِعمال عدالت با جنگ بر اساس هوا و هوس و دشمنی‌های شخصی و گروهی و انتقامجویی در همین است.

محمد نصر اصفهانی

نويسنده اين مباحث، از دانش آموختگان حوزه و دانشگاه بوده و در حوزه قرآن، نهج البلاغه، كلام جديد، اخلاق، تاريخ اسلام و سياست آثاري دارند.

مطالب مرتبط