حکمتنامه ۲۸ – آتش زهد ریا، خرمن دین خواهد سوخت
«أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ».
برترين زهد، مخفی داشتن زهد است.
زهد در سه معنا کاربرد دارد: لغوی، اصطلاح دینی و معنای عرفی. بر اساس معنای لغوی، زهد به معنای بیرغبتی است چنانکه قرآن خریداران یوسف را به او بیرغبت معرفی میکند: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ» (یوسف،۲۰)* این معنا وصفی عاطفی است که هیچ بار ارزشی و ایدئولوژیک ندارد و با معنای مصطلح زهد متفاوت است.
بر اساس متون دینی، زهد اصطلاحا به معنای بیرغبتی به داشتههای دنیا به جهت رغبت به آخرت، گفته شده است. زاهد نقطه مقابلِ کسی است که به لذتهای شخصی و مطلوبهای اجتماعی شبیه ثروت، شهرت، محبوبیت، نفوذ اجتماعی، قدرت سیاسی و عناوین اجتماعی و علمی راغب و متمایل است و یا به آن عشق میورزد و از رنج، فقر، گمنامی، عدم محبوبیت، نداشتن پست و مقام و نداشتن القاب، عناوین اجتماعی و علمی نگران و ناراحت و یا متنفر است. این معنای زهد در روایات بسیار است ولی واژه زهد به این معنا در قرآن نیست ولی مفهوم آن در قرآن فراوان است. قرآن کریم کسانی که هدف زندگیشان دنیا نیست را اینگونه توصیف میکند که اگر چیزی را از دست بدهند ناراحت نمیشوند و اگر چیزی را به دست آورند شادمان نمیشوند. در واقع زاهد کسی است که داشتن و نداشتن دنیا برای او در یک عرض است: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» (حدید،۲۳)**
کلام امیرالمومنین در خصوص زهد همین معنای دوم است. این معنای زهد بار ارزشی و ایدئولوژیک دارد و بدون آن کسی طعم ایمان را نخواهد چشید. هم قابل پنهان کردن و هم آشکار ساختن است ولی بهترین زهد زهدی است که بیشتر مخفی انجام شود. این معنای از زهد مبتنی بر سه رکن است: ۱- «باور» به وجود آخرت و «باور» به برتری حیات اخروی از حیات دنیوی. ۲- داشتن «عواطف و احساسات» خنثی نسبت به ثروت، شهرت، محبوبیت، نفوذ اجتماعی، قدرت سیاسی و عناوین اجتماعی و علمی چه برای خود و چه برای دیگران و یا نداشتن «عواطف و احساسات» منفی نسبت به رنج، فقر، گمنامی، عدم محبوبیت، نداشتن پست و مقام، عناوین و القاب اجتماعی و علمی خویش و «عواطف و احساسات» مثبت نسبت به سعادت اخروی. ۳- داشتن «اراده» معطوف به آخرت و خدا و «اراده» معطوف به مخفی نگاه داشتن این اراده تا منجر به عجب، خودشیفتگی، کبر، ریا و شرک نشود.
کاربرد سوم زهد کاربرد عرفی است. کاربرد عرفی زهد به معنای افراط در عبادت، رعایت بیش از حد ظواهر شریعت و اصرار در به نمایش گذاشتن آداب و مناسک دیانت و مذهب است. این معنای از زهد، در عرف اجتماعی بار منفی دارد غالباً اینگونه تلقی میشود که آنان نه برای کسب آخرت و تقرب بلکه برای کسب وجاهت اجتماعی برای انتفاع و کسب ثروت، شهرت، محبوبیت، نفوذ اجتماعی، قدرت سیاسی، ارتقا مقام در جوامع مذهبی و نظامهای ایدئولوژیک انجام میگیرد. این معنای عرفی زهد هم ریشه قرآنی دارد و آنها را کسانی معرفی کرده است که نماز نمایشی میخوانند: «الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ» (ماعون/۶) يُرَآؤُونَ النَّاسَ )نساء/۱۴۲) و نمایشی انفاق میدهند: الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ (نساء/-۳۸)
این نوع از زهد را حافظ، زهد ریایی نام نهاده است. «زهد نمایشی» یا ریایی اگر چه ممکن است توسط زاهد به نیت تبلیغ دین اعمال شود ولی نه نیاز به «باور» دینی دارد و نه «عواطف و احساسات» خنثی نسبت به داشتن یا نداشتن و نه «اراده» معطوف به رسیدن به جایگاه رفیع انسان ربانی. در اینجاست که باید سخن امیرالمومنین را در نظر آورد که بهتر زهد مخفی ترین زهد است و بدترین زهد، نمایشیترین زهد است.
امروزه «زهد نمایشی» و ریایی، شکل و شمایل زمان حافظ را ندارد، چون جامعه دینی مبدل به نظام حکومتی مذهبی و دینی شده است. در کشوری که نظام ایدئولوژیک مستقر است دنیا را به میزان نمایش ایدئولوژی و دین سیاسی، توزیع میکنند و «زهد نمایشی» رنگ و بوی سیاسی دارد. در این نظامها عاشقان دنیا تنها باید گرد سیاست دینی و مذهبی جمع شوند تا به ثروت، شهرت، محبوبیت، نفوذ اجتماعی، قدرت سیاسی، ارتقا مقام و حتی عناوین علمی برسند و از فقر، گمنامی، انزوا و غیره رهایی پیدا کنند. به همین جهت بازار رقابت، حسادت، حرص، تشنگی قدرت، استکبار همه رنگ و بوی نمایش دینی و مذهبی دارد. اینجاست که باز باید گفت زاهدترین افراد کسانی هستند که خدمت آنان در عرصه سیاست از به نمایش گذاشتن دین و مذهب خالی است و در عمل رقابت، حسادت و حرص کمتری برای رسیدن به قدرت و مراکز قدرت سیاسی از خود نشان میدهند.
* یوسف را به بهاى ناچيزى، چند درهم فروختند و در آن بى رغبت بودند.
** بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به آنچه به شما داده شده است، شادمانى نکنید.
✍️ محمد نصر اصفهانی