شرح نامه ۱۱

زمینه شناسی نامه ۱۱:

هنگامى كه امام(ع) براي جنگ با معاويه حركت فرمود، ابو مسعود انصاري كه از ياران اوليه پيامبر بود را در كوفه جانشين خود ساخت و به سمت نُخَيلَه (نخل كوچك) حركت كرد. حضرت از نخيله دو لشكر ۶۰۰۰ نفري به سركردگى زياد بن نَضر حارثى و همراهي شُريح بن هانى به سوى شام فرستاد.[۱] خود حضرت مدتي در نخيله ماند تا لشكر بصره به فرماندهي عبد الله بن عباس از راه برسد. عبدالله بن عباس نيز ابو الاسود دوئلي را در بصره جانشين خود ساخته و همراه با جنگجويان بصره راهي كوفه شد.

در بين راه ميان زياد بن نَضر حارثى و شُريح بن هانى، دو فرمانده امام، اختلافي پيش آمد و هر كدام به شكايت از ديگرى براى امام نامه‏اى نوشتند. زياد نوشت كه شريح از اطاعت من سر باز زده و براى من حقى روا نمي‌دارد و فرماندهي مرا سبك شمرده و پيماني كه بسته كه تابع من باشد را عمل نمي كند. شريح نوشت كه زياد تكبّر نموده، بدخويى كرده، عجب، خودبينى و فخر او را به گفتار و كردارى واداشته كه خداوند از آن خرسند نيست. شريح از امام خواسته بود كه زياد را از فرماندهي عزل كند. چون نامه آن دو به آن امام بزرگوار رسيد حضرت در جوابشان اين نامه را نوشتند:

«پس از حمد خدا و نعت رسول، من زياد بن نضر را جلودار و فرمانده لشكر و شريح را بر قسمتى از آن امير قرار داده‏ام، حال اگر هر دو با هم باشيد زياد فرمانده كل است و اگر از هم جدا شديد هر كدامتان فرمانده گروهى هستيد كه براى شما مشخص كرده‏ام

زيرا هيچ قومى در شب يا روز، لشكر خود را در احاطه نيزه‏ها و سپر قرار نداد مگر اين كه گويى لشكر در دژهاى محكم قرار گرفته است، لشكرتان را خوتان حراست كنيد، تا هنگام صبح جز اندكى نخوابيد يا فقط چرتى بزنيد كه چشمتان گرم شود و پيوسته چنين باشيد تا با دشمن روبرو شويد، هر روز كسى را بفرستيد كه مرا از حالتان آگاه كند زيرا من به سرعت در پى شما مى‏آيم، البته آنچه خدا مى‏خواهد همان مى‏شود، آرامش خود را در جنگ حفظ كنيد و عجله نداشته باشيد مگر پس از اتمام حجت و فرصت دادن به دشمن، تا من به شما نرسيده‏ام جنگ نكنيد مگر، فرمان من به شما برسد و يا اين كه دشمن آغاز به حمله كند، ان شاء اللَّه.»

چنانچه ملاحظه خواهيد كرد سيد رضي بخشهايي كه از نظر او مهم نيوده است را در نامه نياورده است. در اينجا به شرح مقدارى از آن كه در نهج البلاغه ذكر شده است خواهيم پرداخت:

فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِكُمْ فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فِي قُبُلِ اَلْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ اَلْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ اَلْأَنْهَارِ كَيْمَا يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدّاً وَ لْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اِثْنَيْنِ وَ اِجْعَلُوا لَكُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي اَلْجِبَالِ وَ مَنَاكِبِ اَلْهِضَابِ لِئَلاَّ يَأْتِيَكُمُ اَلْعَدُوُّ مِنْ مَكَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ اَلْقَوْمِ عُيُونُهُمْ وَ عُيُونَ اَلْمُقَدِّمَةِ طَلاَئِعُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّفَرُّقَ فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا اِرْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا غَشِيَكُمُ اَللَّيْلُ فَاجْعَلُوا اَلرِّمَاحَ كِفَّةً وَ لاَ تَذُوقُوا اَلنَّوْمَ إِلاَّ غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً

هنگامى كه بر دشمن فرود آمديد، يا او بر شما فرود آمد، بايد لشگرگاهتان را در جاهاى بلند، يا پايين كوه‌ها و كنار رودخانه‏ها قرار دهيد، تا شما را كمك باشد و ديگران را از دسترسى به شما باز دارد، بايد از يكسو يا دو سو بر دشمن بتازيد، و در بلندى كوه‌ها و لاى تپه‏هاى مسطّح براى خود نگهبانان و ديدبانها بگذاريد، تا دشمن به سوى شما چه از جايى كه مى‏ترسيد و چه از جايى كه ايمن هستيد نتواند بيايد.

آگاه باشيد كه جلوداران لشكر ديدبان‌هاى ايشانند و ديدبان‌هاى جلو داران، جاسوسانشان مى‏باشند. از پراكندگى بر حذر باشيد، پس هرگاه خواستيد به جايى فرود آييد و يا كوچ كنيد به اتفاق كوچ كنيد، و هر گاه شب شما را فرا گرفت، نيزه‏ها را دايره‏وار قرار دهيد و به خواب نرويد مگر اندكى، يا تنها چرتى كه فقط چشمتان گرم شود.

فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِكُمْ، هنگامى كه بر دشمن فرود آمديد، يا او بر شما فرود آمد.

حضرت مي فرمايد: در برخورد با دشمن دو حالت اتفاق مي افتد، یا شما به او برخورد می‌کنید یا آنها با شما روبرو می‌شوند. در صورت برخورد با دشمن شما باید به سرعت موقعیت خود را در مقابل آنان تثبیت کنید.

 

فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فِي قُبُلِ اَلْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ اَلْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ اَلْأَنْهَارِ، بايد لشگرگاهتان را در جاهاى بلند، يا پايين كوهها و كنار رودخانه‏ها قرار دهيد.

سفح الجبل يعني پايين كوه يا جايى كه آب در آن مى‏ريزد. اثناء الانهار، اثناء جمع ثنى است يعني محل تلاقى رودخانه‏ها. امام مي فرمايند: این موقعیت باید به هر گونه‌ای که شرايط اقتضا ‌کند مطمئن باشد. اگر موقعیت طبیعی زمين دشتی که دارای تپه است بايد بر بالای تپه مستقر شويد و اگر کوهستان باشد بر بالای کوه قرار گیريد تا بر دشمن مسلط باشيد. اگر در کنار دریا قرار گرفته‌اید در ميانه رود قرار گیرید به گونه اي كه رودخانه در پشت شما قرار گیرد و تنها از یک سو با دشمن مواجه شوید.

 

كَيْمَا يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدّاً، تا شما را كمك باشد و ديگران را از دسترسى به شما باز دارد.

ردء يعني ياور در جنگ. طبيعت را بايد به عنوان يك عامل مؤثر به خدمت بگيريد كه به وسيله آن دسترسي دشمن بر شما دشوار شود.

 

وَ لْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اِثْنَيْنِ، بايد تنها از يكسو يا دو سو بر دشمن بتازيد.

شرايط طبيعي را بايد به گونه اي در خدمت جنگ قرار دهيد كه شما تنها از يك سو با دشمن روبرو شويد، در غیر این صورت مدیریت و فرماندهی و برنامه ریزی نیروها دشوار یا ناممکن خواهد شد و هرج و مرج پیش خواهد آمد و نیروها فرسوده و ضعیف شده به سرعت شکست خواهيد خورد.

 

وَ اِجْعَلُوا لَكُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي اَلْجِبَالِ وَ مَنَاكِبِ اَلْهِضَابِ، و در بلندى كوهها، و لاى تپه‏هاى مسطّح براى خود نگهبانان و ديدبانها بگذاريد.

صياصى الجبال يعني بلنديها و اطراف كوهها. یکی از مواضعی که ممکن است یک لشکر با همه قوت و قدرت از آن ضربه ببیند، غافلگیر کردن نیروها از پشت سر و قافلگير شدن و حمله از پشت جبهه جنگ يا مكاني است كه انتظار نداريد. به همین جهت بايد از دیدبان غافل نشويد.

 

لِئَلاَّ يَأْتِيَكُمُ اَلْعَدُوُّ مِنْ مَكَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ، تا دشمن به سوى شما چه از جايى كه مى‏ترسيد و چه از جايى كه ايمن هستيد نتواند بيايد.

در برخورد با دشمن به هیچ وجه نباید خوشبین بود و از شبیخون دشمن غافل شد. در بسیاری از موارد ممکن است شما احساس امنیت کامل هم داشته باشید و از همانجایی که احساس امنیت می‌کنید ضربه كاري دشمن بر شما وارد شود.

 

وَ اِعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ اَلْقَوْمِ عُيُونُهُمْ وَ عُيُونَ اَلْمُقَدِّمَةِ طَلاَئِعُهُمْ، آگاه باشيد كه جلوداران لشكر ديدبانهاى ايشانند و ديدبانهاى جلو داران، جاسوسانشان مى‏باشند.

در گذشته معمولاً عده‌ای برای بررسی و آگاهی از شرایط احتمالی که ممکن است لشکریان با آن روبرو شوند جلودار بودند که به آنها مقدمة الجیش می‌گفتند. امام می‌فرماید برای جلوداران نیز باید پیشگامانی باشند که پيشاپيش شما حركت كنند. آنان كسانى هستند كه براى اطّلاع از حال دشمن فرستاده مى‏شوند. حتی جلوداران لشكر باید منتظر پيشاهنگآن باشند و بنابر اطلاعاتی که آنان می‌دهند تصمیم گیری کنند.

وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّفَرُّقَ فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا اِرْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً،از پراكندگى بر حذر باشيد، پس هر گاه خواستيد به جايى فرود آييد و يا كوچ كنيد به اتفاق كوچ كنيد.

آفت جمع نظامی تفرقه است به همین جهت امام لشکریان را از آن برحذر می‌دارند. به همین جهت در ارتش، اطاعت از فرماندهی از اصول غیر قابل تردید است و همه بايد هماهنگ با يك فرماندهي عمل كنند.

وَ إِذَا غَشِيَكُمُ اَللَّيْلُ فَاجْعَلُوا اَلرِّمَاحَ كِفَّةً، و هر گاه شب شما را فرا گرفت، نيزه‏ها را دايره‏وار قرار دهيد.

این سخن امام اشاره به این است که شب که دیدن دشمن دشوار است تمام اطراف لشکر باید نیروی نظامی ‌دیدبان داشته باشد و يا چينش نيزه ها به گونه اي باشد كه به هنگام حمله دشمن همه به راحتي به نيزه ها دسترسي داشته باشند و در يك نقطه ازدحام نشود.

 

وَ لاَ تَذُوقُوا اَلنَّوْمَ إِلاَّ غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً، و به خواب نرويد مگر اندكى، يا تنها چرتى كه فقط چشمتان گرم شود.

در زمان جنگ و به هنگام مقابله با دشمن كوچكترين غفلت باعث شكست و نابودي نيروها خواهد شد چون دشمن همواره مترصد شناخت مواضع غفلت و ضربه زدن از همان موضع است. يكي از اين مواضع غفلت خواب است.

چنانچه ملاحظه شد در مجموع اين نامه قوانين كلى و بسيار سودمندى از تعاليم و چگونگى فنون جنگى تبيين شده است اين نامه و امثال اين نامه و پيروزي هاي امام در ميادين جنگ دليل روشنى بر نادرستي سخن كسانى است كه مدّعى بودند كه امام از رموز جنگي آگاه نيست.


[۱] اخبار الطوال، ص۲۰۶.

محمد نصر اصفهانی

نويسنده اين مباحث، از دانش آموختگان حوزه و دانشگاه بوده و در حوزه قرآن، نهج البلاغه، كلام جديد، اخلاق، تاريخ اسلام و سياست آثاري دارند.

مطالب مرتبط